RSS
امروز 29 شهریور 1389 هست و الان هم ساعت 4:20 دقیقه صبحه.
ساعت 2:30 از خواب بیدار شدم و یه بی بی چک گذاشتم و بعد از 2 دقیقه با ناباوری کامل دو تا خط رو دیدم . اینقدر خوشحال بودم که نمیدونستم باید چی کار کنم و پریدم علیرضا رو بیدار کردم و بهش گفتم که بابا شده .
از حالا من دیگه مامان شدم  و علیرضا بابا و این آرزو رو میکنم که بتونیم بهترین مامان و بابا برای بهترین هستی زندگیمون باشیم تا وقتی که بزرگ شد سرشو بالا بگیره و ما رو معرفی کنه .
عزیزم قدمت رو شادباش میگم و سلامت و بهروزی رو برات آرزو میکنم .

بابا الان خوابه و تا یک ساعت دیگه بیدارش میکنم تا برای سرکار حاضر بشیم و منم اول میرم آزمایش خون بدم و بعدش برم اداره و اگر خدا بخواد عصر میرم پیش دکتر طلاچیان تا ایشالا اون هم مراقبت باشه . 

0 نظرات: